بنام خدا

یک مدیر می بایست در باره دانش خود ، ارزشهای مورد نظر خود و آنچه برایش مهم است اعتماد به نفس داشته باشد . هنگامی که به دلیل یک کار خوب و ارزشمند صاحب اعتبار می شود دیگران تمایل دارند که با او کار کنند و همه او را فردی تحول آفرین می دانند ، این مدیر به نیروهای زیر مجموعه خود نیرو و انرژی می دهد و با عث تغییر و دگرگونی در کارکنان می شود . برای رسدن به اهداف موانع را از پیش رو برداشته و تلاش وافر می نمایند . اظهار محبت ، مهرورزی و تقدیر و تشکر از کار کنان نیز موجب افزایش نیروی کار کنان خواهد شد که این امریکی از وظایف مدیر می باشد . یک مدیریت ایده آل آن است که برای رسیدن به اهداف دستگاه الهام بخش دیگران باشد . یک مدیر موفق جهت ارتقای توان خود می بایست خود را وقف کار کند و به دلایل مختلف از کار جدا نشود ، یک مدیر می بایست انتظارات بیشتری از خود تعریف کند .

بنابراین بوق و کرنا و هیا هو کردن از ویژگیهای مدیران ضعیف است ، مدیرانی که با اولویت دادن فرع به جای اصل سعی در منحرف کردن افکار عمومی دارند . پس بیایید از همین حال مدیر موفقی باشیم نه طبل تو خالی .